بسم الله
تعطیل کردن صالحات و نوشتن در اینجا دلایل زیادی داشت.
یکی از دلایلش سرزدن و مطالعه مطالب توسط افراد ناشناس بدون پرسش بود که من واقعا می ترسیدم به جای رفع شبهه، برای افراد ایجاد شبهه جدید شود.
این ترس را همیشه داشته و دارم، به ویژه در موضوع حساسی مانند زنان و خانواده.
مثلا از گفتن بعضی روایت ها هم هراس دارم که نکند خدای نکرده موجب سردی زندگی ای شود. چون متأسفانه ما همیشه نگاهمان به اصلاح دیگران بوده نه خودمان. مثلا یک خانم با شنیدن یک روایت در مورد نقش مردان فوری این روایت را به همسرش میگوید بدون این که توجه کند خودش چه وظایفی دارد. و بالعکس
البته بنده مخاطبان اینجا را فرهیخته تر و والاتر از این میدانم که چنین عملکردی داشته باشند.
از سوی دیگر هجمه سنگین فمینیست ها را می بینم که با دلایلی واهی زنان را فمینیست می کنند و زندگی ها را می پاشند.
بنده برای مقابله روشی بهتر از آن چه تاکنون به آن عمل کرده و نوشته ام نیافتم.
سؤالاتم از شما بزرگواران این است:
1- چرا صالحات را می خواندید؟
2- فایده مطالب برای شما چه بوده؟
3- آیا مطالب احتمالا موجب تغییر ارتباط شما با همسرتان شده و یا بالعکس؟
4- آیا شده درباره مطالب اینجا با دیگران صحبت کنید؟ اگر بله به چه نتایجی رسیدید؟
5- در نهایت هر نوع انتقاد و پیشهادی دارید بفرمایید. (در مورد مطالب، نظرات، پاسخ ها، شخص بنده)
و البته هر نوع تعریفی دارید نزد خودتان نگه دارید!
اگر تمام بزرگوارانی که اینجا را می خوانند و دنبال می کنند به این پرسش ها پاسخ دهند بسیار ممنون می شوم از لطفشان.
پاسخ ها نزد خودم خصوصی و امانت خواهد ماند.
.
جمع بندی نظرات:
ابتدا عذرخواهم که دیر جمع بندی را ارائه میکنم.
بنده یازده نظر از مخاطبان اینجا دریافت کردم که البته انتظار داشتم بتوانم از نظرات دوستان بیشتری استفاده کنم. مجموع نظرات همه ی بزرگواران برایم مفید بود و البته امیدوار کننده برای ادامه نوشتن.
مجموع دیدگاه ها اشتراکاتی داشتند که به ترتیب ذکر می کنم.
1- چند نفر از خانم ها ذکر کردند که خواندن اینجا موجب شده احساس بهتری از زن بودن داشته باشند. از این جهت خیلی خوشحالم شدم و خدا را شکر که مطالب چنین تأثیری داشتند.
2- چند نفر ذکر کردند که به همراه همسرشان اینجا را مطالعه می کنند که بازهم برایم جای شکر و خوشحالی داشت.
3- چند نفر از بزرگواران گفتند محتوای مطالب بیان سنگینی دارد. این انتقاد را می پذیرم. بنای بنده برای نوشتن در صالحات در نوشتن همین گونه مطالب بود و هست چون نیاز ما به این محتواها زیاد است. اما سعیم این بوده که موضوعات با همان روند علمی جذابیت و کششی داشته باشند که مخاطب با آن ها ارتباط برقرار کند. تجربه من در کانال تلگرام نشان داد از مطالب با همین لحن و نوع بیان هم استقبال می شود و مخاطب پیگیری می کند و می خواند.
اما قبول دارم بهتر هست مطالب ساده تر و عامیانه تر با لحنی متفاوت هم بنویسم. این اتفاق در مطالب رمزدار ویژه خانم ها می افتاد که سبک و نحوه بیان آن کاملا متفاوت بود از روند عمومی وبلاگ. سعی میکنم آن نوشته ها را ادامه دهم اما قول نمی دهم.
4- دو نفر از بزرگواران به بنده پیشنهاد داستان نویسی دادند. این موضوع مورد علاقه ام هست اما تجربه به من نشان داده که توانایی اش را ندارم چون عنصر اصلی داستان توصیف است و بنده در توصیف ناتوانم.
می توانم از داستان و متون دیگر هم استفاده کنم، مانند کاری که در حال حاضر در اینستاگرام انجام می دهم و قبلا در تلگرام. به هر حال محیط شبکه های اجتماعی در دسترس تر از وبلاگ هست و مثلا کتابی می خوانم یا فیلمی و برنامه ای می بینم فوری در اینستاگرام با یک متن کوتاه منتشر می کنم. اقتضاء وبلاگ با شبکه های اجتماعی متفاوت هست و انتشار آن مطالب در وبلاگ طبعا دشوارتر هست.
با سپاس از لطف و همراهی شما
