مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

راحت طلب باش

۲ نظر

بسم الله

فکر کنم همه ما با این مواجه شدیم که برای شانه خالی کردن از تصمیم، برای انجام هرکاری که نیاز به اختیار و انتخاب ما دارد، پناه بردیم به استخاره.
شاید چون انتخاب برایمان سخت است.
می‌خواهیم بار این اختیار را از دوشمان برداریم و راحت شویم.

سؤال اینجاست، اختیار کار ما سخت‌تر کرده یا راحت‌تر؟
این که در همه‌ی ساحت‌های زندگی مختاریم، و بابت انواع انتخاب‌ها حتی مورد سؤال و بازخواست واقع می‌شویم، کار ما را سخت‌تر کرده و شاید زندگی همراه با جبر راحت‌تر هم باشد.

اما خدا این سختی را برای ما نخواسته.
حتی با دین کار ما را برای رسیدن به کمال و سعادت راحت کرده تا گزینه در دسترس داشته باشیم برای انتخاب.
و خدا نخواسته بابت انتخاب‌های داشته و نداشته‌مان سختمان شود یا نگران شویم.
نخواسته اسیر دودوتا چهارتای مادی ذهنمان برای امور شدنی یا نشدنی زندگیمان بمانیم.
و برای ما گزینه‌هایی گذاشته برای راحت شدن، راحت شدن از خودمان، فکرهایمان، تمام اسباب و مسبباتی که ظاهرا مانعند.
و راه خروج از مجموع انتخاب‌های خودمان و دیگرانی که برایمان بن‌بست ساخته. *

انسان با توکل راحت می‌شود، بارش سبک می‌شود.
حتی بالاتر، با تفویض، اختیارش را هم به خدا می‌سپارد و آنی‌ را  انتخاب می‌کند که خدا برای او خواسته؛ می‌شود امام حسین علیه السلام که گفت: «الهی رضا بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین»

کاش راحت‌طلب شویم.
راحتی‌ از جنس توکل
تفویض
و « لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
که نه نگران گذشته باشیم
نه ترس از آینده داشته باشیم.

*البته خدا خروج از بن‌بست را برای اهل تقوا قرار داده نه همه. و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب





۱۱ ۰

ترس

۴ نظر

بسم الله

چند وقت پیش خواستگاری داشتم که برخی ایده‌آل هام رو داشت و برخی رو نداشت و در نهایت جواب منفی شد.

اما در این خواستگاری حکمت‌ها و درس‌هایی بود که احتمالا هیچ وقت یادم نمیره.

در بین صحبت‌هایی که با اون بنده خدا داشتم ازم پرسید: «می‌ترسید مجرد بمونید؟»

و من جواب ندادم و پرسیدم: «شما نمی‎ترسید؟»

چون اون بنده خدا شرایط خاصی داشت که بعید بود امکان ازدواج براش فراهم بشه.

ایشون در پاسخ گفت: «نمی ترسم و سپردم به خدا»

و واقعا سپرده بود...

اما من؟

می ترسیدم و می ترسم....

بعد از همه‌ی صحبت‌ها و شک و تردیدها ما استخاره کردیم و بد آمد.

وقتی گفتم نتیجه استخاره ما بد آمد، گفت: «هرچه آن خسرو کند شیرین بود»

و وقتی گفتم حلال کنید اگر دلگیری‌ای به وجود آمد، گفت: «من از نوجوانی قطع تعلق کردم و با این اتفاق‌ها ناراحت نمیشم»

و خب شنیدن این حرف از زبان کسی که سختی‌های زندگیش اصلا کم نبود، برای من خیلی بزرگ بود.

و من عمیقا غبطه خوردم به احوال این بنده خدا که با بالا و پایین روزگار، احوالش بالا و پایین نمی‌شود.

.

.

.

در آیات متعددی از قرآن یک ویژگی برای اهل ایمان، عمل صالح و تقوا تکرار شده «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»‏

مفسرین می‌گویند حزن نسبت به گذشته است و خوف نسبت به آینده

و خب افرادی مثل من که از آینده می‌ترسند پایه های ایمانشان لنگ می زند.

و ترس انسان را بسیار ضعیف می کند

امید را می گیرد

انسان را به ورطه ی انتخاب اشتباه می اندازد

و ترسوها هستند که چون به خدا یقین و اطمینان ندارند، خود را با گناه ساقط می کنند و به سقوط می کشانند.

خدایا ترس از آینده را از من بگیر

و آرامش یقین به تدبیر و حکمتت را به من بده.

اللهم انی اسئلک...

یقین المتوکلین علیک

و توکل المؤمنین علیک

بخشی از دعای 54 صحیفه سجادیه

بعدا نوشت: این تصادفی نیست که بعد نوشتن این متن، در بالا و پایین اینستاگرام به متنی رسیدم که نوشته بود: «جوانه امید به سرمای ترس حساس است. امید در مزرعه شجاعت رشد می کند. امید هم محصول قوت آدمی است، هم آدمی را قوی می کند.»

۹ ۰
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان