مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

همیشه پای یک «من» در میان است

۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

دختری را میشناسم که مادرش او را مطیع محض می‌خواهد.
و اتفاقاً مادرش اهل دین و رفتن به کلاس های این چنینی است اما از دین آنی را اخذ کرده که «خودش» می‌خواسته و «نفع» می‌برده.
او احترام به مادر را یاد گرفته اما تکریم فرزند را نه!

زنی را می‌شناسم که پس از ازدواج، شوهرش به بهانه، روابط او را با دوستان و خانواده قطع کرد و او را فقط برای خدمت به «خود» و «مادرش» خواست.
دختری که طلبه بود و بسیار متدین، اما بعد از ازدواج به «دین» بدبین شد.
بیاییم بالاتر
مسئول‌ها، مدیرها و هرکسی که بالادست است و زیردستی دارد و بالادست شده تا امر کند و بی چون و چرا، بقیه فرمان ببرند.
این مثال‌ها کمترین مثال‌هایی است که همه دیده و شنیده‌ایم.
و همه‌اش یک ریشه دارد: «من»
«منی» که همه چیز را برای خود و تحت امر خود می‌خواهد. منی که فقط خودش برایش مهم است؛ نه دیگران.
«منی» که اگر دین‌دار باشد، از دین هرجا منفعتش تأمین شد می‌گیرد و خود را «محق» می‌داند و از آن به عنوان ابزار «ظلم» استفاده می‌کند!
منی که اگر بی‌دین بود حتی می‌تواند تا سطح ایدیولوژی و فلسفه پردازی هم بالا برود و بشود نیچه و نظریات باطلش!

این مردها
زن‌ها
که ظالم می‌شوند،
«من»شان بزرگ و فربه شده که از همه چیز ابزار ظلم می‌سازند.
از اذن خروجی که ابزار حمایت و حفاظت و آرامش است، قفل زندان می‌سازند.
و مادری که از حقارت درون، اطاعت برده‌وار می‌طلبد.

علی صفائی حائری راست گفت که «ما همه فرعونیم، فقط مصرهایمان کوچک و بزرگ می‌شود»

همیشه گفته‌ام: در نگاه سنتی «منیت مردان» فربه شد، و در فمینیسم «منیت» زنان

و چاره «تربیت نفس» است که اگر خود را رها کنیم، همه فرعون‌های کوچک و بزرگیم.

۱۳ ۰

روش فرعونی

۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم 

روش فرعون در مطیع کردن قوم‌ خودش این بود:

  «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ...» (زخرف۵۴)

برای قومش، طلب خفت و ذلت می‌کرد و آن‌ها مطیع او می‌شدند.

آیت الله تهرانی در تفسیر فرقان، توضیحی دارند که مضمومنش این است: «الاستخفاف طلب سبکی است در ثقل [وجود انسان]، و عقل ثقل انسان است.»

علامه مصطفوی در التحقیق ذیل آیه می‌گویند: «مراد از استخفاف، خفت معنوی یا خواری، ضعف و ذلت است.»

و آقای قرائتی در مورد آیه گفته‌اند: «اطاعت در نظام فاسد بر اساس تحقیر مردم است.» 

این را بسط بدهید به تمام سطوح و لایه‌های جامعه. هرکسی بخواهد با استخفاف دیگران، مورد اطاعت واقع شود، روشش فرعونی است.

خواه مرد در خانواده باشد و زن را ضعیف و زبون و خفیف در عقل، بخواهد و بداند و او را این‌گونه طلب کند، یا حاکم و سیاستمدار جامعه‌ای که قومش را احمق و جاهل بخواهد و سوار بر جهلشان شود.

در ولایتِ حق، استخفاف راهی ندارد، بلکه ولایت، در جهت رشد و عقلانیت است.

«ولی» در جامعه ولایی، اهل و قومش را رشد می‌دهد و خفیف نمی‌کند. وهرکسی به نظام ولایی چنین نسبتی داد، ولایت را نفهمیده است.

۸ ۰

اصلاح مردان= اصلاح جامعه

۱۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

از دیشب دیدم خیلی از خانم ها این کلیپ از آقای مطیعی در مورد توصیه های زمان عقد به پسرها را استوری کردند.

دریافت کلیپ

کلیپ را ببینید و این متن در مورد هنر یک آقا در نفقه دادن با چاشنی مودت و رحمت و معنویت را هم بخوانید.

حالا که هم کلیپ را دیدید و متن را خواندید، ادامه را مطالعه کنید.

فرض کنیم این مردها در جامعه تکثیر شوند؛

مردهایی که هنر زندگی کردن و برخورد با لطافت‌های وجودی زن را بلد باشند.

منت نگذارند

محبت کنند و...
در این صورت، آیا بازهم جایی برای فمینیسم باقی می‌ماند؟

آیا فمینیسم می توانست تا این اندازه در جامعه ما فرصت ظهور و بروز پیدا کند؟

برخلاف خیلی‌ها که معتقدند برای اصلاح جامعه باید زنان اصلاح شوند، من معتقدم اگر مردان جامعه اصلاح شوند، کل جامعه اصلاح خواهد شد.
چون ولایت با مرد است.

و ولایت حق یا باطل جامعه را به صلاح یا فساد می رساند/

در آیه ۲۰۵ سوره بقره گفته شده «و اذا تولی سعی فی الارض لیهلک الحرث و النسل ...»
که تولی دو معنا دارد، رویگردانی از ولایت حق یا به عهده گرفتن ولایت باطل.
و درنهایت این ولایت باطل، موجب هلاکت حرث (زنان، نساوکم حرث لکم) و نسل است.

وبالعکس ولایت حق، موجب احیا و اصلاح خواهد بود.

۶ ۰

غیرت و ناموس

۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

مدت‌هاست عفت زنان و غیرت زنان در جنگ نرم مورد هجوم قرار گرفته است. در این یادداشت بنا دارم به دو مفهوم ناموس و غیرت بپردازم.

اول سراغ مفهوم ناموس می‌روم. چیزی که عامه از این مفهوم برداشت می‌کنند و این مدت هم مفصل روی آن مانور داده‌اند این است که وقتی می‌گوییم زن ناموس مرد است، یعنی زن جزء مایملک مرد است و مرد می‌تواند به‌عنوان مالک ، هرکاری خواست با او بکند. ازاین‌جهت در پی اثبات این هستند که زن ناموس مرد نیست!

۷ ۰

لطف و وظیفه

۴ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


در ادامه دو مطلب قبل، این یادداشت را خواندم که به نظرم با نگا زیباتر و قلم بهتری به موضوع پرداختند.


«قرنطینه خانگی» شرایطی را فراهم نموده تا افراد خانواده تمام وقت در کنار هم باشند و سبک جدیدی از زندگی که بسیاری از خانواده ها تا به حال آن را تجربه نکرده بودند، شکل بگیرد.
این با هم بودن تمام وقت در برخی خانواده ها به نزاع و دعوا می انجامد و بر بگو مگوهایشان دامن می زند.
چه خوب است در این فرصت مغتنم، کمی درباره برخی مسائلی که تا به حال فرصت اندیشیدن پیرامونش را نداشتیم، تأمل نماییم.

۳ ۰
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان