بسم الله الرحمن الرحیم
در ادامه دو مطلب قبل، این یادداشت را خواندم که به نظرم با نگا زیباتر و قلم بهتری به موضوع پرداختند.
«قرنطینه خانگی» شرایطی را فراهم نموده تا افراد خانواده تمام وقت در کنار هم باشند و سبک جدیدی از زندگی که بسیاری از خانواده ها تا به حال آن را تجربه نکرده بودند، شکل بگیرد.
این با هم بودن تمام وقت در برخی خانواده ها به نزاع و دعوا می انجامد و بر بگو مگوهایشان دامن می زند.
چه خوب است در این فرصت مغتنم، کمی درباره برخی مسائلی که تا به حال فرصت اندیشیدن پیرامونش را نداشتیم، تأمل نماییم.
یکی از مباحث مطرح میان زن و شوهرها نوع نگاه آنان در قبال فعالیت هایی است که انجام می دهند. بعضا مردان به کارهایی که زنان در خانه انجام می دهند به دیده «وظیفه» می نگرند؛
به دیگر سخن خانه داری، آشپزی، بچه داری و اموری از این دست را «وظیفه» زن می دانند و اگر در این امور یاری رسان همسر خویش باشند، آن را «لطف» خود در حقِ همراه زندگی خویش می دانند.
عکس این نگاه هم می تواند صادق باشد. یعنی زنان، نان آور بودن مردان را «وظیفه» ایشان دانسته و اگر خودشان کمک خرج خانواده باشند، آن را «لطف» در حق همسر متصور شوند.
بحثم بر سر درستی یا نادرستی نگرش فوق نیست. بلکه در صدد آن هستم تا مخاطبان گرامی را با عوارض و نتایج این نوع پیش فرض ها آگاه و آشنا نمایم.
وقتی این پیش فرض در ذهن باشد که اموری که همسر من انجام می دهد وظیفه اوست ، بعضا فراموش می کنم تا از وی در قبال تلاش هایش تشکر نمایم و اگر به او در انجام کارها کمک نمایم، هم توقع سپاسگزاری از سوی وی را خواهم داشت و هم این که کوچکترین رفتارش که برخلاف سطح توقع من باشد را حمل بر ناسپاسی او خواهم کرد.
از سوی دیگر اگر همسرم رشد کند و درجات ترقی را در هر بعدی (مالی، علمی، کاری و ...) طی نماید، حتما روزی بر وی منت خواهم گذاشت (چه زبانی، چه قلبی) که این لطف و همراهی من بوده که تو را بدینجا رسانده است و تلاش های تو بدون مساعدت من یقینا به ثمر نمی رسید.
اینجاست که نزاع ها وکشمکش ها آغاز می شود. چرا که کم کم سطح توقع من از همسرم زیاد می شود و چون توقعاتی که با پیش فرض اولیه (وظیفه او – لطف من) در ذهن من شکل گرفته، تبعاتش در افکار، گفتار و رفتار من نمود خواهد یافت، فلذا زمینه دلخوری فراهم و بگو مگوها و بهانه گیری ها آغاز خواهد شد.
اما اگر از همان ابتدا پیش فرض را در ذهن عوض نماییم و بگوییم آنچه انجام می دهم «وظیفه» من است و آنچه او انجام می دهد «لطف» وی در حق من و فرزندانم است، فرمان زندگی به سمت خوشبختی خواهد چرخید. و دیگر در قبال کارهایی که انجام می دهیم توقع تشکر از همسر خویش را نخواهیم داشت و اگر او تشکر نماید، برایمان بسیار شیرین و دلنشین خواهد بود.
رشد همسر را در هر زمینه ای تمجید نموده و باعث افتخار می گردد. هم چنین روحیه سپاسگزاری در خودم شکل گرفته و رفتارم فضای خانه را به سمت مهر و محبت سوق خواهد داد.
پرورش نگرش «وظیفه من – لطف او» در زوجین باعث می شود تا هم سطح توقع طرفین از یکدیگر کاهش یافته و هم سپاسگزار یکدیگر باشند و در هر شرایطی یکدیگر را یاری رسانند.
نه بانوی خانه در انجام امور خانه و فرزندان تنها می ماند و نه از انجام کارها خسته و ملول می شود و مرد خانه نیز با انگیزه و آرامش بیشتری به فعالیت خواهد پرداخت و از یاری همسرش بدون منت بهره مند خواهد شد و در قبال فعالیت ها و نان آوری اش بر سر همسر و فرزندان منت نخواهد گذاشت. فقط ...
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
✍️ #نفیسه_مرادی
متن از کانال تلگرامی «انسان مؤنث»