بسم الله الرحمن الرحیم
یک چیزی که خیلی به چشمم میاد و هیچ وقت نمی تونم ازش بگذرم، سیر تنزل حجاب محجبه هاست.
خیلی از خانمها حجاب رو گذاشتن کنار، کاری ندارم.
مسئله من چادریهاست. چادریهایی که از حجاب کوتاه اومدن.
حجاب همراه با تبرج
تبرج از ریشه برج، به معنی آشکار کردن زینت ها.
به زبان ساده یعنی هرچیزی که چراغ سبز میده که "به ظرافت و زنانگی من بیشتر توجه کنید"! ما محجبه ها به جای سفت و محکم تر کردن حجابمون، روز به روز به هزار دلیل حجاب هامون رو شلتر کردیم. .
بیشتر خواستیم از حجاب آزاد باشیم! و حجاب رو به شکل آزادیهای شخصیمون درآوردیم. نه این که خودمون رو به شکل حجاب و اقتضائاتی که حجاب برای زن مسلمان داره دربیاریم.
اگر خانمای محجبه، محجبه تر میشدن، مطمئنا حجاب وضعش از اینی که امروز بود بهتر بود.
من به عنوان یک خانمی که چادر ساده می پوشه و رو میگیره، خیلی وقتا بابت این نوع انتخابم از حجاب باید پاسخگو میبودم و اگر فضای شهر تهران و نوع نگاهها اجازه میداد انتخابم قطعا پوشیه بود، اما فضا و نگاه خود محجبهها این آزادی در انتخاب پوشش بیشتر رو از من گرفته.
نه فقط من، از خیلیها گرفته
و این فضارو محجبهها ایجاد کردند.
چرا باید این طور باشه؟
چرا حضور من و امثال من به عنوان خانم محجبهای که رو میگیره در دانشگاه، مجامع عمومی، همایشهای ویژه مذهبیها حتی، باید عجیب باشه؟
من حجاب غیر از چادر ساده رو هم تجربه کردم و به یقین رسیدم هیچ حریمی برای حضور اجتماعیم محفوظ تر از حجاب فعلیم نیست. این حجابم با چادر ساده خیلی خوب به ارتباطم با نامحرم مرز داده و به طرف مقابل آلارم داده که اجازه نداری بیش از این نزدیک بشی. این رو میشه به رفتار در فضای مجازی هم بسط داد.
اگر تصمیم محجبهها بر این بشه که حد حجاب رو عین چیزی که اسلام گفته اجرا کنند با تمام جوانبش، اعم از حجاب در رفتار و گفتار، قطعا بوی بهبود از اوضاع جهان خواهیم شنید.
تا خوبا خوبتر نشن، بدا خوب نمیشن.
بحث من اینجا اصلا فقهی نیست، بلکه اجتماعیه.
اما علمای ما میگن واجبات حداقل دین هست و برای رشد و کمال بیشتر، باید از حد واجب بالاتر رفت و از مستحبات کمک گرفت.
حد واجب حجاب مشخصه
اما این حداقله
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
.
کپی و انتشار این متن بدون منبع آزاد
مطالب مربوط به حرث ادامه دارند اما بینشان مطالبی از این دست هم منتشر میشوند. ان شاء الله