بسم الله الرحمن الرحیم
همانگونه که حقیقت و اصل وجود حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر ما پوشیده و مستور است، حقیقت وجود دخترشان حضرت زینب نیز پنهان است.
شناخت ما از حضرت زینب محدود است به کربلا و وقایع عاشورا، اما آن اتفاقات، بخشی از زندگی آن بانوی گرامی بوده است.
یکی از راههایی که میتوان ایشان را شناخت از طریق القاب و توصیف معصومین در موردشان است.
هنگامیکه حضرت زینب برای زنان و مردان کوفه خطبهای قراء در مذمت مردم کوفه و آنکه با فرزند پیامبر چه کردند خواندند، امام سجاد علیهالسلام ایشان را اینگونه وصف کردند:
«أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة» عالمی هستی که معلمی به تو علمی آموزش نداده است و انسان فهیمی هستی که این فهم را کسی به تو تفهیم نکرده است. (بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۶۴)
فهم این عبارت و شرحش از بیان ناقص من برنمیآید. اما در مورد چند سؤال و نکته مهم میتوان فکر کرد؛
امروز داعیه کسب علم و تشویق زنان به تحصیل آن تبلیغ میشود.
اما آیا کسی به شأن عالمه بودن حضرت زینب فکر کرده است؟
کدام علم است که انسان را به سعادت میرساند؟
و اینکه چرا راه علمآموزی باید محصور در قواعد تعریفشده ما باشد؟
چگونه میتوان عالمه شد بدون تعلیم دیدن. تعلیمی خارج از قواعد آکادمیک!
قاعده عالمه غیر معلمه شدن چیست؟
قاعده زینب شدن چیست؟
قطعاً راهش آنی نیست که ما میرویم و زنان و حتی مردانمان را به آن تشویق میکنیم..
.
برای نزدیک شدن به این الگوها باید قواعد فکری و علمی نادرست موجود را شکست و خارج از آنها اندیشید و عمل کرد.