مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

محیط تربیت (3)

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

نگاهم را در موضوع تربیت جزئی‌تر می‌کنم و باز برمی‌گردم به مسئله انتخاب، ازدواج و معیارهای آن.

برخی آقایان مذهبی (اگر نگوییم جو غالب مذهبی!) برای زنان صرفاً نقش خانوادگی تعریف می‌کنند و عدم اشتغال و حضور اجتماعی زنان جزء معیارهایشان برای ازدواج است.

بگذارید برعکسش را نگاه کنیم، آقایان غیرمذهبی و روشنفکر و ظاهراً اخلاق مدار! زنی امروزی و شاغل و با حضور پررنگ اجتماعی که در مدارس، دانشگاه‌ها، ان جی اوها و مراکز خیریه فعال‌اند انتخاب می‌کنند.

نتیجه چیست؟

با یک نگاه ظاهری نتیجه واضح است. نتیجه همانی است که در جامعه می‌بینیم. کسانی در جامعه عهده‌دار امر تربیت شده‌اند که بویی از دین و دین‌داری نبرده‌اند و افراد اهل علم متدین به دلیل محدودیت‌هایی که گفته شد یا در این عرصه غایب‌اند یا تعدادشان کم است!

روش مقابله با کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است و اگر حق در جایی غایب بود یقیناً باطل جایگزین می‌شود!

وقتی حضور فرهنگی اجتماعی حلال زنان در عرصه تعلیم و تربیت که جزء عرصه‌های حضور واجب کفایی برای آنان است حذف و محصور کردیم، باید هم منتظر چنین نتایجی باشیم.

در وضعیت جامعه امروز، هرجا زن مسلمان فعال اهل علمی که باید حاضر باشد، غایب بود، یک زن فمینیست غیر متدین هست که به جای او برای رسیدن به اهداف غیر الهی تلاش کند!

در  اینجا فقه باید نواقصش را پیرامون اختیارات مردان در مورد اذن حضور اجتماعی برای زنان اصلاح، تبیین و تکمیل کند. اگر فقه حکومتی پیرامون مسائل خانواده تبیین شود و خانواده به‌مثابه یک جزء از کل جامعه دیده شود، و نگاه به خانواده و نقش زنان در جامعه تمدنی باشد نه جزئی، این اشکالات برطرف خواهد شد.

در این مسئله زنانی که امکانش را دارند اما از سر راحت طلبی و عدم پذیرش مسئولیت ورود پیدا نمی کنند و به دنبال کسب تخصص و علم آن نمی‌روند نیز مسئولند.

به قول حضرت آقا ما در محضر خداوند باید بابت کارهایی که باید انجام می‌دادیم و ندادیم هم پاسخگو باشیم.

.

پ.ن: این صحبت بنده به معنای آن نیست که همه زنان باید شاغل شوند یا همه‌شان حضور اجتماعی فعال داشته باشند. اما برای زنانی که توانایی حضور اجتماعی در محدوده حدود الهی همراه باحجاب و عدم اختلاط دارند، نباید محدودیتی وجود داشته باشد.

و البته بدیهی است که نقش‌های واجب چون همسری و مادری برای یک زن دارای اولویت هستند و نباید نقش‌های اجتماعی مانع رسیدگی به اولویت‌ها شود.

.

و سوال!

واقعا پیرامون مطالب برای شما شبهه و سوالی ایجاد نمی شود؟!

 

 

۴ ۰
پا ییز
۱۳ خرداد ۰۴:۴۰
خوب حقیقتش بعید می دونم کسی برای محدود کردن حیطه اختیارات زنان تو فقه دنبال کاری باشه 
از رو همین قوانین اخیر در مورد مهریه همه چیز مشخصه که نگاه رو به جلو چیه 


روش مقابله با کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است
چجوری؟ منظورم اینه که اگه آموزش رسمی باشه که زن و مرد نداره اگرم غیررسمیها باشه که سرمایه میخواد و مردها دستشون بازتره و در کل همون که اون آخر نوشتید (مسئولیتهای زن) دستشو می بنده

پاسخ :

فقه حالا حالا راه داره تا تکمیل و رفع نقایص و برخی افراد هم هستن که چنین دیگاه هایی دارن.

قوانین ما در بعضی موارد با فقه فاصله دارن. در صورتی که نباید این طور باشه.
نظر من اینه که قانون نوعی عرفی سازی فقه هست.
بگذریم.
منظورم اینه که مثلا  وقتی عده ای به دنبال پیاده سازی سند بیست سی که یه کار باطل هست، هستند، کار حق اینه که اصول صحیح و اسلامی در تربیت پیاده سازی بشه. ظاهرا بیست سی رسمی هست و توسط برخی مراکز رسمی ما پذیرفته شده اما حق نیست.

تو آموزش رسمی هم یه معلم ساده هم خیلی دستش بازه برای تاثیر روی بچه ها. حداقل موسیقی فلان پخش نمیکنه برا بچه ها. علاوه بر این که می تونه اثر طولانی مدت بذاره خصصا در سن دبستان. من هیچ وقت معلم دینی دبستانم رو فراموش نمیکنم انقدر فوق العاده بودن.

زن ها همیشه که دستشون بسته نیست. الان این همه دختر مجرد. کار مفید خیلی هاشون چیه؟

یا مادرها بعد مدرسه ای شدن بچه هاشون امکان انجام فعالیت پاره وقت رو دارن.
الدوز
۱۳ خرداد ۱۱:۰۶
من باز هم رمز رو اشتباه وارد می کنم یعنی؟ :(

پاسخ :

رمز همونه. دوستان وارد شدن. تو زدن فاصله ها دقت کنید.

رمز رو دوباره ایمیل کنم؟
پیـــچـ ـک
۱۳ خرداد ۱۱:۵۲
بعضی وقتا خیلی سخته
سلام
من خودم نتونستم دوتاشو باهم داشته باشم و به بچه هام صدمه نرسه. دیدم اگر بخوام کار بیرون داشته باشم حتما بچه هام صدمه میبینن این شد که گفتم حداقل تا سن پیش دبستانی آخرین بچه م صبر میکنم و فقط توی خونه میمونم.

پاسخ :

سلام

شما کار خوبی می کنید. بعد مدرسه ای شدن بچه ها امکان کار و فعالیت پاره وقت برای مادر فراهم میشه.
ناشناس
۱۳ خرداد ۱۳:۱۴
نه!
می خونیم استفاده می کنیم خدا خیرتون بده

پاسخ :

خداروشکر

سپاس از این که مطالعه می کنید.
الدوز
۱۳ خرداد ۲۲:۵۱
نه مرسی. خوندم. به نظرم صبح هم همین رمز رو با رعایت فاصله ها می زدم اما نمی شد.

پاسخ :

پس خداروشکر
محمد قاضی
۱۳ خرداد ۲۲:۵۶
پ.ن: این صحبت بنده به معنای آن نیست که همه زنان باید شاغل شوند یا همه‌شان حضور اجتماعی فعال داشته باشند. اما برای زنان توانمند که حضور اجتماعی در محدوده حدود الهی همراه باحجاب و عدم اختلاط دارند، نباید محدودیتی وجود داشته باشد."


در این جمله‌ی شما این مطلب القا می‌شود که زنانی خانه دار ناتوانند و زنان توانمند باید در عرصه‌های اجتماعی حضور یابند. 
نتیجه ی این مطلب: زنان برای اینکه خود را توانمند نشان دهند، وارد عرصه‌های اجتماعی می‌شوند.

پاسخ :

خیر منظورم این نبود، منظورم زنانی بود که توانایی حضور اجتماعی مؤثر دارند.
توانایی خانم ها متفاوته ممکنه خانمی در تربیت فرزند، همسرداری و... بسیار توانمند ،باشه اما توانایی حضوری اجتماعی مؤثر نداشته بتشه.

محمد قاضی
۱۴ خرداد ۰۰:۰۸

بنده به منظور شما کاری نداشتم.

متنتون اینگونه القا میکنه. حالا هرچند شما منظوری نداشته باشید.

پاسخ :

کامنت برای باز شدن مساپل و رفع چنین شبهاتی هست.
صهــ ـبـا
۱۴ خرداد ۰۳:۴۰
سلام
من میترسم خودمو کامل ابراز کنم که مبادا دل زن مومنی که داره خونه داری میکنه بسوزه و غبطه بخوره. سالها وبلاگ نویسی رو برای همین رها کردم. خصوصا بعد از ازدواجم. بعضی از وبلاگا رو که میخونم حس میکنم که یه خانم مومن خونه داره و بخاطر محدود شدنش داره خودشو اذیت میکنه. انگار هنوز حسابش با خودش روشن نیست. نمیخوام از این لفظ استفاده کنم ولی انگار بعد چند سال بچه داری و همسرداری یه نوع عقده آزارش میده و تو وبلاگ و زندگی شخصیش به هر طریقی دغدغه ادامه تحصیل و کار کردن داره. این وبلاگایی که میگم رو از ده سال پیش تا حالا دیدم. من خودم هنوز کار و فعالیتای اجتماعیمو محدود نکردم و شرایط این مدل خانوما رو تجربه نکردم. شاید خودم هزار مرتبه بدتر بشم. ولی از دور حس میکنم که خیلی از خانومای مذهبی خونه دارمون روان سالمی ندارن. و همین باعث میشه که وبلاگ نویسی و اظهار و ابراز زندگیم که غرق در اجتماعه برام سخت و ترسناک بشه. آدم میترسه از اینکه بنزین بریزه رو آتیشی که داره دل یه زن مذهبی خونه دارو میسوزونه. چیزی که میتونم بگم اینه که همه مون - خونه دار و شاغل - علاوه بر فکر کردن درباره وظایف اجتماعی و خانوادگی ، یه کمی هم باید رضایت رو تو خودمون رشد بدیم. باید از رضایت حرف بزنیم با همدیگه. خوب نیست که من شاغل از وضعم ناراضی باشم و بگم خسته شدم. از اون طرف دوست خانه دارم هم ناراضی باشه و بگه خسته شدم. 
خوبه یه کم دور هم بشینیم و بی خیال وظایف و کارای نکرده مون بشیم و نفس بکشیم و ذوق کنیم از چیزی که هستیم. خوبه به وضع همین الانمون راضی باشیم و راضی باشیم و راضی باشیم. و این اصلا در تضاد با آرمانگرایی و وظایفمون نیست.
ببخش اگه نظر بیجا دادم. 🌹

پاسخ :

سلام

اتفاقا خیلی هم نظرتون به جا بود منم هم در صحبت هم از خوندن تجربه دیگران به نتیجه مشابه شما رسیدم. و نکته رضایت از زندگی خیلی مهمه مگرنه اگر در وادی قیاس بیافتیم خیلی رذایل مثل حسد و ... به دنبال خودش داره.

زمان شناسی و فهم این که در هر برهه ای چه وظیفه ای داریم و شناخت نسبت به خودمون و توانایی هامون بسیار به ما در تشخیص و انجام تکلیفمون کمک می کنه.


سید جواد
۱۴ خرداد ۰۵:۰۲
تفاسیر هرمنوتیکی "محمد قاضی" :| 
پیچک درست گفتند که وظایف خانه و خانواده هم اگر به شکل درستش اجرا بشه خودش شبیهِ کندن یک کوه هست
ما تو کلّ آشناهامون یک خانم فقط کار فرهنگی میکنه که ایشون بچه هم نداره

این زنان فعال شبیه یک موشک چند مرحله‌ای اند
اول این که حزب اللهی باشند
دوم وظایف خانه و خانواده رو انجام بدن
بعد این‌ها بتونند وارد اجتماع بشن و کاری بکنند

اما خانمِ فمنیست چی؟
مجرده :) و به مقدار زیادی پررو و از خود راضی

پاسخ :

به هر حال هرکسی از منظر خودش به مساپل نگاه میکنه.

به همین دلیل فقط از «حسن» شوهرداری تعبیر به جهاد شده اونم نه مادری، شوهرداری به تنهایی سخت هست.

زنان فعال اجتماعی مومن چند دسته ان می تونن در مرحله دختری باشن یا همسری. می تونن در مرحله مادری باشن یا مرحله بعد از بزرگ شدن فرزندان.

یه دختر خانم مجرد وقت آزاد زیادی داره. یه خانم تازه عروس پیش از فرزندداری بسیار وقت آزاد داره و بعضا این حس بیکاری و وقت زیاد باعث افسردگی میشه در خانم ها.
همچنین بعد از بزرگ شدن بچه وقت مادر مقداری باز میشه.

مدیر مدرسه ما اگر اشتباه نکنم نه تا فرزند داشت یکی از یکی دسته گل تر. بسیار متدین و همشون هم باهوش و فعال و تاثیرگذار. الان دوست خودم که یکی از دخترای ایشون هست هم دکتری می خونه، هم استاد دانشگاهه هم به فرزندش می رسه و...
خود مدیرمون هم مدرسه به اون وسعت رو اداره می کرد.
یا استاد حوزه مون با این وسعت مطالعه و اداره و مدیریت حوزه و جلسات دائمی و بعضا گاهی ایام محرم چهار جلسه در یک روز.

اگر عزمش وجود داشته باشه و انسان برای زندگی خودش هدف تعیین کرده باشه دور از انتظار نیست.

ویژگی مشترک اکثر این خانم ها همسر همراهی بوده که داشتن.

برعکس بعضی از آقایون که از همون ابتدا فعالیت خانم رو محدود و ممنوع میکنن.

مخاطب من در این مطلب بیشتر آقایون بودند.
دوست
۱۴ خرداد ۱۲:۱۲
شما که چنین منظوری نداشتید که زنان خانه دار ناتوانند اما به فرض هم اگر چنین منظوری داشتید و اگر این منظور صحیح بود (به فرض)، نتیجه منطقی نوشته شما این نبود که زنان برای اینکه خود را توانمند نشان دهند وارد عرصه اجتماعی می شوند. قرار نیست کسی خود را آن چیزی که نیست نشان دهد. هدف متن هم مشخص کردن تکلیف خانم های توانمند بود نه طرح این ادعا که جمیع خانم های جهان توانمند هستند. بنابراین متن اصلا چنین چیزی را القا نمی کند. اگر بعضی خانم ها دوست دارند درگیر القائات غلط شوند مشکل متن نیست. اگر بعضی خانم ها انقدر خودخواهند که فقط برای توانمند جلوه دادن خودشان، خانواده و جامعه رو گرفتار مشکل می کنند هم مشکل متن نیست.

پاسخ :

از شما دوست عزیز برای توضیح و شفاف سازی محتوای مطلب متشکرم.

خلاصه اش اینه که خانم ها باید توانایی هاشون رو بشناسن و هرکس توانایی داره بین جنبه های مختلف زندگیش توازن و تناسب ایجاد کنه تکلیف داره در حوزه های اجتماعی که حضور خانم ها ضروریه ورود پیدا کنه.
ضحی
۱۹ خرداد ۲۱:۰۸
عالی! 

سلام.

ممنون که هردوطرف رو گرفتید....راستش من اینجوری دوست دارم!
یعنی هم میگید حضور فعال مثبت بانوان مذهبی و هم حضور بانوان توانمند.

قرار نیس همه فعال اجتماعی بشن.ولی قرار نیس همه خونه دار باشن...

جواب کار باطل کار حقه.

تو گوش همه ما خوندن جهادالمراه حسن ااتبعل

یاافراط یا تفریط...ار ازاینجا مونده از اونجا رونده...

واقعا با خوندن مطلب تون آرامش گرفتم. چون حواستون به همه چی هست. خانم مجرد و مادران بعد از پیش دبستانی.... 

ولی خب دختران خوب مجرد ما که به این راحتی وارد مدارس نمیتونن بشن...این هم معضلیه!

پاسخ :

سلام و سپاس فراوان
عالی خوندید.

اتفاقا شرایط برای اشتغال مثبت و مفی، دختران مجرد باید بیشتر فراهم کنیم چون اون ها خیلی محدودیت هاشون کمتره.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان