بسم الله الرحمن الرحیم
در این بخش سراغ دین میروم، سراغ اسلام. (و نه قوانین و حقوق موجود در جامعه ما که ناقصند.)
«فهم من» این است که در قرآن، هنگام آغاز زوجیت حرفی از حقوق و قوانین نیست.
حرف از سکینت است و مودت و رحمت.
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
و مجموع اینها آیت و نشانهای است برای تفکر کردن.
و حقوق، نتیجه عقد و «میثاق غلیظ» میان زن و مرد است. همانگونه که هر عقدی برای طرفین حقوقی را به دنبال خودش دارد.
حقوقی که میتواند با شروط ضمن عقد بنا به توافق زوجین کم و زیاد شود.
قبلا هم گفته بودم، حقوق زن و مرد به مثابه ستونهای یک ساختمان و مُبَیِّن حداقل روابط میان زن و مرد هستند. نوعی سادهسازی نقشها و تکالیف اولیه.
اما حداکثر و اوج رابطهی زوجیت زن و مرد در سکینت و مودت و رحمت است.
فضایلی که یک خانواده حداکثری و متعالی را رقم میزنند.
قبلترها به مردان از حقوقشان میگفتند، منهای وظایف و تکالیفشان.
و به زنها از تکالیفشان میگفتند منهای حقوق مسلمشان.
میگفتند آقا زنت این وظایف را مقابل تو دارد.
باید تمکین کند، برای خروج از منزل از تو اجازه بگیرد. مطیعات باشد و...
به مرد نمیگفتند چه وظایفی دارد.
به زن هم میگفتند مقابل شوهرت این وظایف را داری.
به او بگو چشم، مطیع او باش. به او احترام بگذار.
بعدتر این ماجرا دو طرفه شد. به زن هم از حقوقش در خانواده گفتند، منهای تکالیفش.
گفتند در خانواده فقط دو وظیفه داری. و وظیفهای برای انجام امور خانه، آشپزی، شستن لباس و رفت و روب نداری.
راست هم گفتند، اما ناقص گفتند!
چون مرد هم وظیفهای برای انجام این امور در منزل ندارد.
هردو این رویکرد که به طرف فقط حقوقشان را بگوییم غلط است.
فرض کنید این موضوع «وظیفه من نیست فقط وظیفه توست رایج شود» (که در حال رایج شدن هم هست) چه بر سر این خانه و خانواده خواهد آمد؟
اسلام راهش را گفته، یا زن برای انجام این امور اجرت المثل دریافت کند، یا کسی را برای انجام این امور به کار بگیرید.
شاید راه دوم برای گروه معدودی رایج باشد، اما راه اولی را گویا مردان ما جزء اسلام نمیدانند و کار رایگان در خانه را جزء وظایف و شاید با کمی اغماض جزء الطاف همیشگی زن برای استحکام بنیان خانواده میدانند.
بگذریم... اما راه سومی هست...
راهی که زن و مرد را رشد میدهد و متعالی میکند
حقوق و قوانین و اداره جامعه با آنها، حداقل و کف ظرفیتهای انسانی هستند.
این حقوق میتواند حداقل نیازهای انسانها را برآورده کند، اما نمیتواند رشد و تعالی ویژهای برای انسان رقم بزند.
رشد وقتی است که انسان به فضایل انسانی برسد. مگرنه پایبندی به رفع نیازهای حداقلی را حیوانات هم دارند.
وقتی در روایات از فضیلت و ثواب بسیار انجام کارهای خانه و خدمت زن و شوهر به یکدیگر گفته میشود، یعنی به هر دو توصیه میکند از طریق فضایل انسانی وارد وادی رشدی که در خانواده رقم میخورد شوند.
وقتی از ایثار و گذشت میگوید یعنی بالاتر و فراتر از حقوق رفتن.
یعنی از خود و منافع شخصی و فردی بیرون آمدن.
یعنی حتی از اسارت نیازهای شخصی درآمدن.
با این رویکرد است که خانواده برای زن و مرد میشود میدان مجاهده.
برای مرد «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله»
و برای زن «جهاد المرأة حسن التبعل»
و تا انسان از خودش بیرون نیاید وارد میدان مجاهدت نخواهد شد.
و با این نگاه است که می توان این کلام پیامبر صلوات الله علیه و آله را فهمید که «یا على خدمت نمیکند عیال خود را مگر کسی که صدیق یا شهید باشد یا مردی که میخواهد خدا خیر دنیا و آخرت را به عنایت کند.»
زیرا مردی که اسیر منافع و حقوق شخصیاش باشد نمیتواند از خودش عبور کند و در خانواده به گونهای باشد که خدا خواسته است.
و مردی در حد صدیق و شهید قدرت چنین مجاهدتی در خانواده را پیدا میکند.
و در چنین خانواده حداکثری و متعالی است که حقوق و نیازهای دو طرف به بهترین نحو تأمین و بستر رشد همه ارکان آن اعم از زن و مرد و نسل صالح خواهد شد.