مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

هلاکت حرث و نسل (2)

بسم الله الرحمن الرحیم

در سطح حکومت جهانی و ایدئولوژی‌ها، دیگر سطح مواجهه با هلاکت حرث و نسل، فردی و حتی محدود به جامعه و کشور خاص نیست. بلکه فساد و نابودی حرث و نسل سیستماتیک و نظام‌مند می‌شود و نام‌های جدید به خود می‌گیرد. نامی چون دفاع از حقوق زنان که ظاهر زیبایی دارد اما باطن آن، نابودی زنان است.

این بار نه‌تنها افراد، بلکه سازمان ها و نهادهای اختصاصی برای رسیدن به این اهداف باطل تعریف می شوند. سازمان ملل و نهادهای زیر مجموعه آن مثل یونسکو و تمامی دفاتر آن، مامور به اجرای دین جهانی لیبرالیسم در قالب اسناد و معاهده‌های بین‌المللی رفع خشونت از زنان، حقوق کودک و تدوین اسنادی چون 2030 هستند.

تغییر نقش‌های زنان، ارزش زدایی از نهاد خانواده، ارزش دادن به حضور اجتماعی زنان، ارزش زدایی از مادری، کالاسازی زنان از طریق ابزار رسانه، ترویج ایده‌ی حق بدن و گسترش سقط‌جنین (هلاکت نسل)، کنترل جمعیت، زنای سازمان‌یافته در قالب صنعت بردگی جنسی و قاچاق انسان و بالاتر از آن صنعت پورن، ارزش زدایی از نهاد ازدواج و ایجاد اشکال جدید زندگی مشترک مانند هم باشی، افزایش نسل حرام‌زاده درنتیجه‌ی روابط خارج از ازدواج، رواج خانواده‌های تک والدینی و پدیده‌ی مادران مجرد، قبح زدایی از هم‌جنس‌بازی از طریق تمام ابزارهای رسانه‌ای، فرهنگی و سیاسی و ایجاد پشتوانه‌ی قانونی و تدوین اسناد پشتیبان برای همه‌ی موارد فوق، همه از مظاهر و گام‌هایی است که منجر به فساد و هلاکت حرث و نسل می‌شود.

فساد و هلاکتی که در سطوح استراتژیک تا تاکتیکی و تکنیکی به کشورها و نهادهای مسئول این نابودی، ابلاغ و توسط سربازهای آماده‌به‌کار در مجموعه‌های مجری این امر در کشورها محقق می‌شود.

 

همان‌طور که پیش‌تر  اشاره شد سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه‌اش مجری این سیاست‌های جهانی هستند و در کشور ما نیز تمامی نهادهای مرتبط با سازمان ملل و دفاتر و اشخاصی مانند خانم شهیندخت مولاوردی به‌عنوان دبیر جمعیت حقوق بشر زنان و.... در سطح ملی و در استان‌های مختلف، در حال پیاده‌سازی طرح‌های منجر به فساد و هلاکت حرث و نسل هستند.

چه کسی برای این نابودی در سطح استراتژیک پاسخگوست؟!

۵ ۰
ن. .ا
۱۱ خرداد ۰۷:۵۹

سلام علیکم

حقیقتا این هلاکی که در حال وقوع هست برای هر اهل وجدانی دردناک و اسفناک هست...

شاید به ظاهر قضیه که نگاه کنیم اولین مقصران این مسئله مدیران جامعه باشن... که هستن... و به اندازه مسولیتشون باید پاسخگو باشن... من نمی خوام برنامه ریزی های اجتماعی رو کم اهمیت جلوه بدم...

اما من انسانی هستم که همیشه ذهنم درگیر ریشه ها و مبانی بوده... وقتی به این فسادها فکر میکنم نمی تونم خودم رو فریب بدم و بگم اگر مدیران جامعه ، انسانهای صالحی بشن اوضاع رو به بهبود میره...

چون مدیران صالح برای یک جامعه جزو آخرین اتفاقاتی هست که در سیر تکاملی جامعه به وقوع می پیونده...

یعنی این اتفاق مقدماتی داره که اون مقدمات معطل مونده و تعطیل هستن...

 

من در این مواقع غالبا مثال تعیین رهبری در سال 68 رو میزنم... تازه چند ماهی بود که فتنه منتظری از سر کشور رفع شده بود... مجلس خبرگان هنوز اون آبدیدگی رو برای تعیین رهبری صالح نداشت... ممکن بود هر اتفاق دیگری بیفته... یعنی احتمال خطا در اون مجلس میرفت...

اون عامل اصلی که جامعه ایران و عالم تشیع رو رسوند به این زعیم صالح چی بوده؟

هشیاری مجلس خبرگان؟

به نظرم اگر بگیم "بله" ساده اندیشی کردیم...

عجیب تر این بود که کسی با جملاتش موجب شد آقای خامنه ای رای بیاره که قبلش در جریان آقای منتظری به آقای ری شهری میگفتن شما در جریان آقای منتطری سکوت کن تا بعد از رهبری ایشون در کشور امان داشته باشی...

یعنی با آقای منتطری و اون همه انحرافاتشون هیچ مشکلی نداشتن...

بعد چطور میشه همین آدم در تایید آقای خامنه ای از قول حضرت امام خاطراتی رو نقل کنن که دل همه اعضای مجلس اون روز به رهبری آقای خامنه ای عزیز متمایل بشه...

علت اصلی این اتفاق رو نباید در مجلس خبرگان جست... این مجلس به خاطر وجود برخی اعضا مستعد اتفاقات دیگری هم بود...

علت اصلی چی بود؟

چرا خدا یک مدیر صالح در سطح کلان "روزی" ملت ما و جهان کردن؟

روی کدام استحقاق؟

کجا مستحق شدیم و اینها (مدیر صالح) به زکاتمان دادند؟

 

به خاطر عملکرد مومنین و جوانان در تبعیت از ولی فقیه (امام خمینی) در جنگ و در جبهه های پشت جنگ سخت (همسران و فرزندان رزمندگان)...

به خاطر عملکرد مومنین پای ولایت فقیه کل جامعه مستحق یک مدیر صالح دیگر شدن...

 

اینکه پرسیدید چه کسی پاسخگوست... 

باید عرض کنم سوالتون در حالت راحت فهم ترش اینه:

چه کسی مسئول هست؟

و من پاسخ میدم:

علاوه بر مدیران جامعه، مومنین جامعه هم باید به عملکرد خودشون یک بازنگری داشته باشند...

شاید از زمانه شان عقب افتادن...

اگر من ، مومن جامعه هستم... باید بدونم دارم کم میذارم....

همه چیز از اینجا شروع میشه...

الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

 

کسی که تجربه همسری و والد بودن داره بهتر متوجه این عرض بنده میشه...

وقتی من در عرصه آگاهی ام متوجه انحراف یا خطری در رفتارها و افکار خانواده ام میشم و با بیانم تذکر میدم...

دلیل میارم... از عواقب اون رفتار میگم... تبشیر و تنذیر میدم...

اما میبینم اثری نداره...

و مستاصل میشم... در اکثر اوقات (نمی گم مطلق اوقات) میبینم اون حرف درست داره از زبانی بیان میشه که به حقیقت صاحب اون حرف نیست...

یعنی من فقط اون حرف درست رو "میدانم" و به درستی خودم هم در اون موضع "قرار" ندارم...

یعنی در درون من به واسطه اون دانایی تغییر شایسته ای صورت نگرفته...

وقتی با خودم خلوت میکنم میبینم باز خیلی از ریشه های این نابسامانی به درون من برمیگرده...

 

و در پایان عرض میکنم که اصلا قصد ندارم مسئولیت مدیران رو در این نابسامانی ها کمرنگ کنم... بلکه نقد اونها فرصتی مجزا میطلبه... اما مطابق اخلاق خودم اول رجوع کردم به ریشه ها...

اگر صحبت از ناس بود... اول رجوع میکردم به مدیران... ولی وقتی صحبت از جامعه هست باید اول رجوع کرد به مومنین... بعد یقه مدیران رو گرفت...(به لحاظ ریشه یابی)

چون فرمودن "الناس علی دین ملوکهم"

نفرمودن "المومنین علی دین ملوکهم"

پاسخ :

علیکم السلام
با بحث و ریشه یابی و کلیت صحبتی که داشتید موافقم.
به ویژه نکته آخری که گفتید که مؤمنان بر دین ملوکشان نیستند. نکته مهمیه.
و معتقدم خود مومنین هم در این قضیه مقصرند.
البته متوجه منظور شما دراباره ارتباط مثال انتخاب حضرت آقا و استحقاق مومنین و ارتباطش با این موضوع نشدم. یعنی حرث و نسل خودشون استحقاق ندارند که دچار ولی باطل میشن؟ (اذا تولی...)

بنده وقتی عرض کردم در سطح خرد تا کلان این مبحث رو میشه بررسی کرد، در سطح خرد یعنی خانواده، ولایت با مرد هست و این ولایت (حراثتِ حارث/ قوامیت مرد) می تونه موجب هلاک یا حیات حرث و نسل بشه.
و من معتقدم اگر ما با موضوع فساد و هلاکت حرث و نسل مواجهیم به خاطر نحوه ولایت هست که خانواده (حرث و نسل) رو به زوال رفته نه حیات...
و در نتیجه همه این ها معتقدم با خوب شدن مردها (نظام ولایت) جامعه اصلاح میشه. نه صرفا با خوب شدن زن ها...
و در حال حاضر برعکس این موضوع در جوامع ما رایجه.
گفته میشه از دامن زن مرد به معراج می رود. اما من معتقدم این نقش ثانوی هست و در درجه اول مردی بوده که با حسن ولایتش موجب حیات حرث و نسل شده و که در نتیجه اش زن می تونه بستر حیات نسل باشه.
و بالعکس...
شاید هم نظرم درست نباشه.


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان