مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

استعدادهای انسان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

استعداد به توانایی بالقوه درونی می‌گویند که می‌تواند بالفعل شود.

توانایی در انواع ورزش‌ها، توانایی‌های صوتی مثل خوانندگی، گویندگی و.. توانایی‌های علمی در انواع رشته‌های ریاضی، فلسفه و...

به همه‌ی این‌ها در دنیای امروز استعداد می‌گویند، استعدادی که برای انسان نوعی حق ایجاد می‌کند، حق بالفعل شدن این استعدادها و اگر کسی امکان بروز و ظهور و پرورش استعدادش را نداشت، به او ظلم شده است.

اما آیا استعداد انسان همین‌هاست؟

انسان ابعاد دیگری برای رشد و نمو ندارد؟

برای جواب کمی به ابعاد وجودی انسان و ساحت‌های حیات اشاره می‌کنم. انسان موجودی است چندبعدی جمعی از جسم، روح، نفس و فطرت که هرکدام از این ابعاد، استعدادهای بالقوه خود را دارند و زمانی که انسان از بُعد جسم و نیازها و استعدادهای مادی گذشت، استعدادهای غیرمادی و روحانی‌اش بالفعل می‌شوند.

از سوی دیگر انسان ابدی است و حیات او محدود به دنیا نیست. دنیا گذرگاه موقت ماست و برای عبور و رسیدن به مرحله‌ی بعدی زندگی به ما توانایی‌هایی داده‌شده است، اما وقتی ما ابدی هستیم و باید به‌سلامت از دنیا به آخرت برسیم ناگزیر باید توانایی‌ها و استعدادهای ویژه‌ی دیگری برای بُعد برتر و متعالی‌تر حیاتمان داشته باشیم. استعدادهایی از جنسی دیگر، فراتر و برتر.

استعدادهای فطری، استعداد بندگی و عبودیت، استعداد انتخاب بهترین‌ها، استعداد حیا، تقوا... که همه به ما قدرت و توان رشد و تعالی را می‌دهد.

استعدادهای مادی در ذات خودشان بد و منفی نیستند، یک استعداد جسمی اگر در مسیر خودش قرار گیرد می‌تواند استعدادهای فطری انسان را هم بالقوه کند. یا بالعکس. صدای خوش می‌تواند صوت قرآن پیامبر صلوات‌الله‌علیه و آله باشد که موجب اسلام آوردن فطرت‌های پاک می‌شود، یا می‌تواند ابزاری باشد در اختیار کسی که بر سبیل شیطان است، برای کشاندن انسان‌ها به سقوط. قوت و استعداد جسمی می‌تواند دستگیر پیرزنی باشد برای گرفتن بارهای بر دوشش، ابزاری باشد برای بندگی و مصداق «قوعلی خدمتک جوارحی» برای مجاهده درراه خدا، یا مشتی باشد بر صورت ضعیف یا تازیانه‌ای بر بدن مظلوم. همه‌ی این‌ها استعدادهای انسان هستند اما آنچه مهم است جهت به‌کارگیری این استعداد است و شاید در مسیر بندگی بعضی استعدادها لزوماً بالفعل نشوند. انسان باهوشی چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌توانست بزرگ‌ترین ریاضیدان عالم بشود، اما جهت حرکت او بالاتر از بالفعل کردن این استعداد صرف بود. ریاضی‌دان شدن برای او خیلی کم بود. خیلی کم...

«حد انسان»، استعدادهای مادی‌اش نیست. چه‌بسا انسان اسیر و بنده‌ی استعدادهای مادی‌اش بشود. مثلاً کسی که می‌تواند به درجه خلیفه‌اللهی برسد، وقتی اسیر استعداد مادی‌اش در جهت نادرست شود، می‌تواند از اوج انسانیت به ذلت حیوانیت برسد. مثل زنی که صدای خوشش به‌جای ابزار رشد موجب انحطاط او می‌شود. یا مردی که قدرتش تبدیل به ابزار ظلم می‌شود.

 

خیلی وقت‌ها از من می‌پرسند خانمی استعداد خوانندگی دارد، استعداد ورزشی دارد، نگاه اسلام چیست؟

نگاه اسلام این است که استفاده از این استعدادها در مسیر صحیح بدون گناه خوب است، اما این‌که حد یک زن، حد یک انسان را این استعداد مادی بدانیم و آرزو و آمال و هدف او را شکوفا شدن این استعداد بدانیم و او را در این حد و اندازه تعریف کنیم، این ظلم به اوست...

پ.ن: خیلی وقت هست که به این متن و مفاهیمش فکر می‌کنم و مدت‌هاست که متن نیمه مانده بود. سعی‌ام را کردم که منظورم را برسانم. نقایصش را بر من ببخشید.

 

۷ ۰
رئوف ..
۱۷ تیر ۱۸:۵۷

خوب و قابل استفاده بود.

فقط با عرض پوزش، شاهد مثالتون در اشاره به ریاضیدان شدن و نشدن علی علیه السلام را نپسندیدم.

پاسخ :

متشکرم.
اگر مثال بهتری به نظرتون می رسه بفرمایید.
ضحی
۱۸ تیر ۲۲:۱۲

سلام.

 

نفس و روح جدا از روح هستن ؟ یا زیر مجموعه روح محسوب میشن؟

 

 

پاسخ :

سلام
نمی دونم واقعیتش
آقای مهربان
۲۰ تیر ۲۳:۱۱

سلام

برعکس سرکار /جناب رئوف، مثال ریاضیدان رو پسندیدم؛

در حیطه ی کاری ما که دعوای طب سنتی و اسلامی همیشه بالاست، همین پاسخ مطرحه که ائمه میتوانستند بهترین پزشک زمان خودشون باشن، اما آیا شان امام اینه که بهترین پزشک باشه؟

 

احسنت؛ تمام حرف در همین "حد" خلاصه میشه. اونجایی که توی دعا میگیم: هیچ فرقی بین تو و اون ها نیست مگر اینکه اونها عباد تو و خلق تو هستند.

ما چه هستیم؟

 

+ روح و نفس یک حقیقت وجودی اند، بسته به زاویه نگاه بهش، اسمش عوض میشه. مثلا سیب رو یک بار میگیم میوه است. یک بار میگیم قرمز است. یک بار میگیم شیرین است.

پاسخ :

علیکم السلام
ایشون جناب رئوف هستند.
من هم مثال بهتری به نظرم نرسید.

برای توضیح در مورد روح و نفس متشکرم. ولی کلا پیچیده است. و این مثال ساده به نظرم حق مطلب رو ادا نمی کنه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان