مهتدی

به امید هدایتی از جانب رب العالمین

بحران نظم

بسم الله الرحمن الرحیم

من از زمانی که یادم میاد همیشه با بحرانی مواجه بودم به نام نظم و پیشتر از اون بحران انگیزه. برای کارهام دنبال انگیزه می گشتم و چون نمی یافتم انجام هم نمی دادم. حتی برای کنکور، دلیلی برای دانشگاه رفتن پیدا نمی کردم بنابراین درس هم نمی خوندم. و این بقیه رو به اشتباه انداخته بود که نکنه کلا نمی فهمم!

ولی بعضی درس هارو که نمراتم خوب میشد متوجه میشدن بهره هوشیم پایین نیست! اما درس نمی خونم.

یا با بعضی درس ها ارتباط نمی گرفتم.

مثلا یادمه اول دبیرستان دوتا ریاضی داشتیم یکی ریاضی کاربردی و یکی ریاضی معمولی. نمره ی ریاضی کاربردیم خوب میشد، نمره ی درس ریاضی اصلیم بد! و برای معلم ها جای تعجب بود که چرا این تفاوت وجود داره؟

من پاسخ رو می دونستم چون ریاضی کاربردی رو دوست داشتم و حفظی نبود با ابتکار و ابداع ما سر و کار داشت و برای منی که از بچگی تفریحم حل کردن کتاب های هوش بود، اون درس لذت بخش بود. اما ریاضی اصلی وارد بحث اتحادها و حفظ کردنشون شده بودیم و من نمی تونستم حفظ کنم!

یا فرمول های فیزیک که معلممون از دستم شاکی بود. حتی گفت موقع تصحیح برگه ات بهت فحش هم دادم! چون من هیچ وقت نمی تونستم فرمول حفظ کنم. اما یه بار سر همین کلاس فیزیک یه مسئله ای رو طرح کردم که نه تو کتاب بود نه جایی، بعد معلممون گفت خودت فکر کردی؟! فکر کنم اینجا بود که بهم ایمان آورد کودن نیستم و فقط نمی تونم حفظ کنم!

اولین نمره کمی هم که آوردم 16 بود سر درس تاریخ...

القصه...

می دونم این اخلاق خوب نیست و چه بسا تا اینجای متن بسیار تعجب کرده باشید چون تصویر ذهنی ما آدم ها در فضای مجازی با خود واقعی افراد فاصله داره...

 

یک چنین موجودی که همیشه برای کارهاش دنبال دلیل می گشت با یک بحران همیشگی مواجه بود به نام نظم تا همین الان که سی و چند سال از زندگیش می گذره. به اضافه بحران انجام ندادن و انگیزه نداشتن برای کارها و بحران دقیقه نودی بودن!

و تقریبا هیچ وقت مشاورها نفهمیدن من مشکلم چیه و نهایتا یکیشون گفت تو اضطراب منفی داری، یعنی وقتی خیلی کار داری انجامشون نمیدی!

اما من دلیلش رو می دونستم دنبال دلیل بودم برای انجام کارهام و وقتی دلیل نداشتم خب چرا انجام بدم؟!

این بحران دلیل در همه ی بخش های زندگیم بوده و هست. از آراستگی ظاهری تا نظم تا درس خوندن و...

یه نکته رو یادم رفت بگم! من کاری رو دوست دارم انجام بدم هم اگر تبدیل بشه به یه امر روتین یا واجب انجام نمیدم!  مثلا من فلان مطلب رو دوست دارم بنویسم و اگر به خودم باشه یه روزه می نویسم اما اگر بنا بشه از جایی نوشتن اون مطلب رو سفارش بگیرم و بابتش پول هم بگیرم! نمی تونم بنویسم! انگار یه چیزی از درونم نمیذاره انجامش بدم!

 

خلاصه این دختر با این روحیات اخیرا راهی رو کشف کرده که فکر کنم داره به این بحران ها پایان میده و همه ی این هارو گفتم تا این رو بگم تا شاید اگر فردی شبیه من این مطالب رو می خوند شاید به کارش بیاد.

می دونم طولانی شد اما اگر مایلید بقیه اش رو بخونید تشریف ببرید ادامه مطلب.

من تا مدت ها این مشکلم رو ربط می دادم به تجرد. اما وقتی زندگی دوستانم و خیلی از افراد متاهل رو دیدم متوجه شدم این موضوع خیلی ربطی به تجرد و تاهل نداره. چون آدمای متاهل بی انگیزه و... کم نیستند! ازدواج خوب خیلی خوب و انگیزه بخشه اما تمام راهکار نیست.

من قبل از سال جدید شرایط بحرانی برام به وجود اومد و خدا کمک کرد عبور کردم و به این نتیجه رسیدم ادای کسانی که همیشه با خدا و امام زمان زندگی می کنند رو دربیارم. همین نیت حالم رو خیلی بهتر کرد. ولو با افت و خیز. ولو با یه روز حال خوب یه روز حال بد.

در این روزها خدا یه راهکار دیگه هم پیش پام گذاشت. راهکار نذر!

 برای منی که با بحران نظم روبرو بودم شبیه معجزه است!

برای منی که تقریبا هیچ وقت در برنامه ریزی مستمر موفق نبودم این راه جواب داده. چون من تقریبا از هیچ کسی در زندگیم حساب نمی برم جز خدا!

البته نیت فقط برای من کافی نبود به همین دلیل یه عامل بیرونی هم تعریف کردم.

همیشه می گفتم به چه انگیزه ای ورزش کنم؟ فلان کارو انجام بدم؟ منظم باشم؟

نشستم برنامه ای که در روز باید انجام بدم رو نوشتم و برای انجام ندادنشون نذر کردم صدقه بدم.

مثلا اگر امروز باید فلان متن رو حتما تحویل بدم، نذر کردم اگر انجام ندادم فلان قدر صدقه بدم.

یا پیاده روری روزانه در برنامه ام گذاشتم که اگر انجام ندادم صدقه بدم.

یا مثلا برای خوردن شکلات و شیرینی و... جریمه از نوع صدقه واجب که با نذر بر عهده ام اومده گذاشتم که در نتیجه اش دو کیلو کاهش وزن داشتم.

یا باعث شده بعضی عادات اشتباهم رو کنار بگذارم.

واقعا از این بابت خوشحالم و گفتم با شما به اشتراک بگذارم شاید حتی اگر شده برای یه نفر مفید باشه.

 

ماه رمضان برای تعجیل در فرج دعا کنیم.

یا علی

 

 

۱۰ ۰
پیـــچـ ـک
۲۴ فروردين ۱۵:۱۰

سلام

خیلی برات خوشحالم! باورت نمیشه حدش چه قدره.

موفق باشی!

 

پاسخ :

سلام و ممنونم دوست عزیزم🌹🌹🌹
برای خودت هم متقابلا همین آرزو رو دارم.
موفقیت در زندگیِ همراه با بندگی
سر گشته
۲۴ فروردين ۱۷:۲۲

سلام علیکم

 

یعنی الان انگیزه تون شده صدقه ندادن!؟ :) یا نقش نذر اینجا فقط برای کسب توفیق هست؟

چون این مقدمه ای که گفتید در مورد بنده هم تقریبا صادق هست ولی راهکار رو خیلی متوجه نشدم.

پاسخ :

علیکم السلام
انگیزه ‌ام انجام واجب هست. چون اگر ادا نکنم کفاره اش گردنم میاد که از مبلغ نذر خیلی بیشتره.

و چون پول به اندازه‌ی پرداخت همه‌ی این صدقات ندارم، فلذا انجام میدم که نذرم بر عهده ام نمونه.
امیدوارم توضیحم واضح بوده باشه.
انگیزه‌ام نذرم هست که نذر هم تا قربه الی الله نباشه قبول نیست.
سر گشته
۲۴ فروردين ۱۹:۱۶

بله فکر می کنم متوجه شدم. متشکرم.

 

توصیه و راهکارهای ریز و درشت برای این مشکل زیاد هست. بنده هم یک راهکار خدمت تون عرض می کنم ان شاءالله که مفید باشه.

آیه 28 سوره کهف.

این که فرمودید فکر می کردید مشکل از ازدواج هست از جهتی درسته و این که ازدواج خوب انگیزه بخش هست درست تر. اصل مسئله اینه که فکر می کنم ارتباط با انسان های دیگه باعث بسط روح، روحیه گرفتن، نشاط و تقویت انگیزه ها میشه. حالا هر قدر این فرد یا جمعی که باهاشون در ارتباط هستیم دارای روح بزرگتری باشند، نشاط و روحیه ی ما هم بیشتر تقویت میشه و هر قدر با اهل فسق ارتباط داشته باشیم نشاط ما هم کمتر میشه. ارتباط هم منظور ارتباط همراه با معرفت و محبت هست که باعث تقویت محبت ها و امیال و انگیزه ها میشه. و اگر این معیت در انجام امور حاصل بشه که قطعا خیلی بهتر هست.

 

محفوظ باشید ان شاءالله

پاسخ :

ممنونم برای توصیه
اما دقت در احوال متاهل ها به من نشون داده خیلی موثر نبوده بلکه برعکس بوده اثرش گاهی
من خداروشکر دوستان خوب زیاد دارم و حضور در جمع مومنین هم، اما وقتی حالم از درون خوب نبوده وضع بیرونی خیلی تاثیری در بهبود نداشته.
گرچه مشکل من علاوه بر احوالات همون نطم و انگیزه است که به نظرم مواردی که اشاره کردید این تاثیر رو ندارند. حداقل شاید برای من نداشتن یا افرادی که من دیدمشون
ستاره
۳۰ فروردين ۰۳:۱۷

موفق باشید. من اغلب اینطور نیستم فقط وقتهایی که افسردگی می گیرم حوصله انجام دادن بعضی کارها رو ندارم که اونهم چون روحیاتم برعکس شماست بالاجبار انجامشون می دم یعنی وقتی کاری اداری بهم سفارش شده حتی در روزهای افسردگی با جون کندن انجامش می دم. برای کار خونه هم همیشه اشتیاق دارم. خانواده ام می گن اگه گفته بودی انقدر کار خونه دوست داری نمی ذاشتیم دکتری بگیری و استخدام جایی بشی :) تا این حد شوق کوزتی دارم :) 

پاسخ :

ایموجی غبطه‌ی زیاد 🙈
شرایطی که از خودم گفتم در مورد نظم، فکر کنم تک فرزندی هم درش دخیل بوده ‌
و منم به احوالاتم ربط میدادم که دیدم در هر صورت همینم! و باید تغییرات اساسی صورت بگیره
ستاره
۰۴ ارديبهشت ۰۳:۴۵

چه جالب! من سر سوزنی حدس نمی زدم که شما تک فرزند باشید. البته فکر می کنم شما انتظار عالی بودن از خودتون دارید که البته انتظار زیادی نیست برای شما :)
ما هم دو فرزند؛ یک دختر و یک پسر هستیم امّا در چنین شرایطی، شرایط اون تک دختر اغلب شبیه شمای تک فرزند یا حتی برادر تک پسرش نمی شه :) 
من هر چقدر هم درباره ضرورت های افزایش جمعیت مطالعه کنم امّا باز هم داشتن تک فرزند رو دوست می دارم :) و دختر ناز پرورده کار نکرده ای که هیچ کاری بلد نیست رو دوست دارم. یعنی اگر دختر داشتم کلا دوست داشتم درست کردن سالاد شیرازی رو هم تمرین نکرده باشه :)

پاسخ :

تقریبا همه حدس نمی زنن که تک فرزند باشم.
ولی دست تقدیر بر این طریق بوده.
داشتن چنین فانتزی ای با چیزی که در واقع رخ میده خیلی متفاوته.
از دور شاید این طور به نظر برسه

ولی این طوری هم مامان من نمیذارن 🙈
هم واقعا ادم رو ضعیف بار میاره
جدای از کار کردن و نکردن، من یه زمانی می خواستم یه کتاب بنویسم یا پیج ایجاد کنم با عنوان مصائب تک فرزندی از زبان یک تک فرزند.
ولی همت نکردم.
واقعا تک فرزندی خوب نیست از جهات مختلف

البته من خودم رو با این نگاه که حضرت زهرا تک فرزند شدند یا این که حضرت جواد الائمه تک فرزند بودن تسکین میدم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بسم الله ...
قبلا در «صالحات بلاگ دات آی آر» می نوشتم الان اینجا.
تا خدا چه خواهد...

اینجا یک وبلاگ خصوصی است.
لطفا بدون اطلاع بنده آدرس آن را به کسی ندهید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان