بسم الله الرحمن الرحیم
«بشور، بساب، اتوکن! خسته شدم از این کارها!»
این حرف تکرارشوندهی روزانهی بعضی از زنهاست.
حق هم دارند، کارِ خانه خسته میکند، به ویژه وقتی که دیده نشود؛ وقتی که به جای لطف به چشم وظیفه به آن نگاه شود... کارِ خانه آن زمانی خسته کنندهتر میشود که همسر، آنکه باید همراه و همدل باشد، یاری نکند، قدر نداند، تشکر نکند! و اینجاست که برخی برای دیده شدن این زنان، جولانشان شروع میشود، که کار خانگی فلان است، زن وظیفه ندارد الی آخر... زن وظیفهی انجام کار خانه را ندارد و مختار است برای آن اجرت بگیرد، اما مرد هم وظیفه ندارد...
و دقیقا خدا اینجا را منطقه الفراغ قرار داده تا خود زن و مرد تصمیم بگیرند چه کار کنند! با انجام این کارها ارزش افزوده به زندگیشان بیاورند و آن را زیبا و معنادار کنند یا به زندگی حداقلی «حق من آن است، تکلیف تو این است» اکتفا کنند.
به این دو حدیث از رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم دقت کنید؛ «هر زنى در خانه شوهر براى اصلاح، چیزى را جابجا کند خداى عزوجل به او نظر کند و هر که خدا به او نظر کند عذابش نکند.» «مردى که به زن خود در خانه کمک کند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او میدهد.» اینها یعنی ارزش افزوده آوردن به زندگی، یعنی معنا دادن به کارها و اعمال. و دقیقا کاری که اسلام با اعمال ما میکند همین است، یک بعد معنادار به اعمالمان اضافه میکند که بدون آن کارها یک روتین خسته کننده است.
و کارخانگی بدون این معنا، همان کلفتی است که جسم و روح را خسته و فرسوده میکند. و اگر به یمن وجود مقدس پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله نبود، ما از این بُعد مهم معنابخش زندگی محروم بودیم و تمام حساب کتاب دنیا برایمان میشد همان دودوتوچهارتای تکنیکالی که بسیاری در آن اسیرند...
دودوتا چهارتایی که همهاش بر اساس سود منفعت شخصی است، بر اساس هزینه فایده مادی است، منهای آخرت، منهای خدا که حساب ذرهای از خیر و شر اعمالمان را دارد.
شاید بگویید یک زن و مرد غیر مسلمان هم ممکن است به تقسیم کار در خانواده برسند، اما فرق آنها با یک مسلمان در این است که آنها از آن بُعد دیگر حیات که ارزش کارها فقط در آن مادی نیست محرومند و نسبت به آن آگاهی ندارند. و مهمتراز همه، عنصر ممیزهی انسان مسلمان نسبت به یک فرد غیر مسلمان نیت است و روحی که به اعمال و کارهای روزمره، حیات میبخشد و آن را از «عادت» و عادی شدن، به یک موتور محرکهی تکرارناپذیر تبدیل میکند، و کار زن و مرد برای هم در خانه اگر با نیت الهی باشد یک عنصر متعالی و رشد دهنده است. موضوعی که با مادی شدن زندگیها از آن غافل شدهایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت زهرا همسر بودند؟ مادر بودند؟
بله بودند، در حد اعلی هم این نقش را ایفا کردند، به اندازهای که ثمره فؤاد ایشان حسنین بودند.
اما این دو نقش بنابر نقش فطری حضرت در عالم خلقت بود که زنان دیگر هم این نقش را عهدهدار میشوند. و قطعا ایشان به بهترین وجه در این دو نقش ظاهر شدند.
اما سوال اینجاست، جدای از نقش فطری مادری و همسری، نقش بیبدیل حضرت فاطمه سلام الله علیها در عالم چه بود که ایشان آن را به بهترین وجه انجام دادند؟
از قول رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم در حدیث معراج این گونه نقل شده است که «...قَالَ سُمِّیَتْ فِی الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا...»
[حضزت صدیقهی طاهره] بدین سبب در زمین «فاطمه» نامیده شده که شیعیان خود را از جهنم رهایی میبخشد، و دشمنانش از محبت وی بیبهره خواهند بود.» )معانیالاخبار، ج٢، ص۴٣٠)
نقش ویژه حضرت صدیقه در این روایت جدا کردن شیعیان از نار است، و حقیقت این است که نور، معیت و همراهی با ولایت است و نار جدایی از آن، یعنی جدایی از امیرالمؤمنین علیه السلام.
و حضرت با دفاع از ولایت، طرح شیطان که در سقیفه برای گسترش نار برای زمینیان تدارک دیده شده بود را بر هم زدند و نقشهی او و یارانش را ابتر گذاشتند.
که إنَّ شانِئَکَ هو الاَبتَر...
و حضرت زهرا نقش دائمیشان در عالم این است که شیعیان را از نار و جهنم حقیقی که دور شدن از ولایت است، جدا کنند.
بخشهایی از متن برگرفته از سخنرانی آیتالله میرباقری در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۳۹۹ است.
https://t.me/ghorb/14034